شهرو
/šahru/
حکومت کننده، سلطنت کننده؛ 2- (اعلام) 1) شهرو [اساطیر] از زمان ایران باستان است که نمایه ای از زنِ دانا، اندیشمند و توانا را به تماشا می گذارد. نویسنده ی داستان حماسی برزونامه در چهره ای که از این زن رسم کرده است نمادی از دانایی، شهامت و چاره سازی را آرایه می کند. او پس از آن که در می یابد شاه توران افراسیاب پسر او برزو را فریب داده و او را آماده ی کشتن رستم ساخته است او را از انجام این کار مانع می شود و در آن هنگام هم که رستم و برزو با یکدیگر دست به گریبان می شوند باز نقش میانجی داننده ای را بازی می کند که می تواند هر مشکلی را از هم بگشاید؛ 2) شهرو نام زنی [در دوره ی ساسانی] که تنها به سبب شخصیت وجودی برزویه ی پزشک و دانشمند بزرگی که در زمان انوشیروان ساسانی می زیست و به فرهنگ باستان خدمات زیادی کرد در تاریخ نامه ها باقی مانده و بسیاری تربیت و فرهنگ برزویه را از او دانسته و او را یکی از خردمندترین زنان ـ مادران دوره ی ساسانی دانسته اند.
محاسبه ابجد «شهرو»
کبیر | وسیط | صغیر | |
---|---|---|---|
ش | 300 | 0 | 3 |
ه | 5 | 5 | 5 |
ر | 200 | 8 | 2 |
و | 6 | 6 | 6 |
جمع عددی | 511 | 19 | 16 |